هوای گریه با من ...
دلم گرفته ، اى دوست ! هواى گريه با من . . .
گر از قفس گريزم كجا روم ، كجا، من؟
نه بستهام به كس دل ، نه بسته دل به من كس . . .
چو تخته پاره بر موج رها ، رها ، رها ، من. . .
زمن هر آن كه او دور ، چو دل به سينه نزديك !!!
به من هر آن كه نزديك ، از او جدا ، جدا ، من . . .
نه چشم دل به سويى ، نه باده در سبويى !
كه تر كنم گلويى به ياد آشنا ، من . . .
دلم گرفته، اى دوست! هواى گريه با من ...
نظرات شما عزیزان:
بی هیچ صدائی می آیند
زمانی كه نمی دانی
در دلت یك مزرعه آرزو می كارند و...
بی هیج نشانی از دلت می گریزند
تا تمام چیزی كه به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی
چه قدر بی رحمند رویاها ...
زمانی كه نمی دانی
در دلت یك مزرعه آرزو می كارند و...
بی هیج نشانی از دلت می گریزند
تا تمام چیزی كه به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی
چه قدر بی رحمند رویاها ...