گذشته ...
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم
نظرات شما عزیزان:
roz 

ساعت13:15---28 مهر 1391
فدای تو...
هر سه چهار تاشو خوندم،خیلی ناز بود،واقعا میگم،خیلی..
با اجازت اینو تو دفترم نوشتم!مرسی
پاسخ: ممنون گلم. شما خودت صاب اجازه ای.
هر سه چهار تاشو خوندم،خیلی ناز بود،واقعا میگم،خیلی..
با اجازت اینو تو دفترم نوشتم!مرسی
پاسخ: ممنون گلم. شما خودت صاب اجازه ای.